فرد خوشبخت همه فعالیتها و سرگرمی های زندگی مثل ورزش، گردش، پیاده روی، خواندن شعر و کتاب و معاشرت را دوست دارد و بخشی از اوقات خود را صرف این فعالیتها می کند.
وقت خود را صرف سرزنش کردن اطرافیان خود (به دلیل نقایص یا کمبودهای آنان) نمی کند و به جای آن می کوشد تا اشکالهای خود را رفع کند.
تحقیقات انجام شده در مورد مهارتهای زندگی
میانگین نمره عزت نفس دانش آموزانی که درس مهارت های زندگی را گذرانده بودند، بیشتر از دانش آموزانی بود که درس مذکور را نگذرانده بودند.
1) بررسی تحقیقات انجام شده در داخل ایران
1) نتایج تحقیق شریفی (1372)، نشان می دهد که آموزش مهارت حل مسأله می تواند در بهبودی یا کاهش میزان افسردگی نوجوانان و علائم اختصاصی افسردگی آنان مؤثر باشد، موجب افزایش میزان کفایت شخصی آنها و توانایی ایشان در روابط بین فردی با همسالان گردد.
2) احمدی زاده (1373)، در تحقیق خویش به این نتیجه دست یافت که آموزش مهارت حل مسأله با افزایش شایستگیهای اجتماعی و ارتقاء سطح روابط بین فردی نوجوانان ارتباط قاطع دارد و بر افزایش مفهوم خودِ تحصیلی نوجوانان مؤثر می باشد.
3) پاپیری (1376)، در تحقیق خود 26 نفر از دانش آموزان دختر و پسر را که سابقه اقدام به خودکشی داشتنند، بطور تصادفی انتخاب نمود و به دو گروه آزمایشی و کنترل تقسیم نمود. بعد از 12 جلسه آموزش حل مسأله به دو گروه آزمایشی، این نتایج حاصل شد که آموزش مهارت حل مسأله می تواند در کاهش میزان افسردگی و ناامیدی و بهبود مهارت های مقابله ای نوجوانان اقدام کننده به خودکشی مؤثر باشد.
4) نتایج بررسی اجرای آموزش مهارت های زندگی برای مقاطع چهارم و پنجم ابتدایی در 6 استان کشور (تهران، کرمانشاه، شهرستان های استان تهران، سیستان و بلوچستان، آذربایجان غربی و ایلام) توسط دفتر بهداشت و تغذیه وزارت آموزش و پرورش در سال تحصیلی78-77 نشان داد که در پیش آزمون بین گروه کنترل و آزمایش تفاوت وجود ندارد. اما در مرحله پس آزمون تفاوت معنی داری بین میانگین نمرات دو گروه وجود دارد. همچنین بین تفاوت نمرات دانش آموزان دختر و پسر ارتباط معنی دار وجود دارد و در مقایسه استان ها، استان کرمانشاه بالاترین نتایج را نسبت به استان های دیگر دارد.
5) اسماعیلی (1380)، در پژوهش خود اثر آموزش درس مهارت های زندگی در تعامل با شیوه های فرزند پروری را بر عزت نفس دانش آموزان استان اردبیل مورد بررسی قرار داد. نتایج نشان داد که میانگین نمره عزت نفس دانش آموزانی که درس مهارت های زندگی را گذرانده بودند، بیشتر از دانش آموزانی بود که درس مذکور را نگذرانده بودند. این یافته با نتایج تحقیقات «انجمن روان شناسی آمریکا»1 (1996 و 1994) هم سو بود. بدین معنا که آموزش مهارت های زندگی بر افزایش عزت نفس دانش آموزان تأثیر مثبت دارد. در این پژوهش با مقایسه عزت نفس دختران و پسران، میزان عزت نفس دختران پایین تر از پسران بوده است. بنابراین، نتایج این تحقیق، ضرورت آموزش مهارت های زندگی جهت افزایش عزت نفس دانش آموزان دختر را پیشنهاد می کند.
6) طرح تحقیقاتی تحت عنوان «نقش آموزش مهارت های زندگی و شیوه های مقابله در پیشگیری از مصرف سیگار، حشیش و الکل بین نوجوانان استان هرمزگان» توسط دکتر «سیدمحمدموسوی» پیشنهاد شده است. اهداف این طرح کاهش میزان بروز مصرف سیگار، الکل و حشیش و به تعویق انداختن زمان مصرف آن بین دانش آموزان مقاطع اول و دوم متوسطه با استفاده از آموزش های رهبری شونده توسط گروه همسالان می باشد. نتایج مورد انتظار آن، رشد توانائیهای فردی در مقابله با استرس و حل مشکل، اعتماد به نفس، رشد و بهبود روابط خانوادگی و ارتباط با همسالان، پیشگیری از ترک تحصیل بین دانش آموزان و جلب مشارکت فعال دانش آموزان در جهت آموزش و انتقال آموخته ها می باشد. (آقاجانی، 1381).
7) در پژوهشی که در سال 80 توسط منصور باقری و دکتر هادی بهرامی احسان در رابطه با نقش آموزش مهارتهای زندگی بر دانش و نگرش نسبت به مواد مخدر و عزت نفس دانش آموزان انجام گرفته است، نتایج نشان داد که آموزش مهارت های زندگی به دانش آموزان موجب ایجاد تغییرات معنی دار در دانش، نگرش و عزت نفس آن ها در سطح (p<0/001) شده است ( منابع موجود در دفتر پیشگیری وزارت آموزش و پرورش).
8) در تحقیقی که در سال تحصیلی 82-81 توسط کارشناسی بهداشت و تغذیه آموزش و پرورش شهرستان های استان تهران بر روی 1517 نفر از دانش آموزانی که مهارت های زندگی به آن ها آموزش داده شد، انجام گرفت، نتایج نشان داد که در مرحله پیش آزمون بین دو گروه هیچگونه تفاوت معنی داری وجود ندارد. اما در مرحله پس آزمون میانگین نمرات گروه آزمایشی
تفاوت معنی داری با گروه کنترل نشان داد که حاکی از موفق بودن برنامه آموزش مهارت های زندگی بود (منابع موجود در دفتر بهداشت و تغذیه وزارت آموزش و پرورش).
9) در تحقیقی که توسط خاکپور (1381) در رابطه با شیوه های نوین در پیشگیری و درمان اعتیاد از طریق آموزش مهارت های زندگی، بر روی 242 نفر (121 نفر گروه آزمایش و 121نفر گروه کنترل) انجام شد، نتایج تحقیق نشان داد که اجرای برنامه آموزش مهارت های زندگی اثرات بلند مدتی در پیشگیری از شروع مصرف مواد مخدر و یا گرایش به مواد مخدر را تأیید می نماید. همچنین مشخص گردید که عملکرد تحصیلی دانش آموزان نیز بهبود چشمگیری پیدا کرده است.
10) در تحقیقی که توسط آقاجانی (1381) با عنوان «بررسی تأثیر آموزش مهارت های زندگی بر سلامت روان و منبع کنترل نوجوانان» انجام گردید، نمونه تحقیق 30 دانش آموز بودند که از بین 191 دانش آموز دختر دبیرستانی بالاترین نمره را در آزمون سلامت عمومی گلدبرگ1 و منبع کنترل به دست آوردند و به طور تصادف به دو گروه تقسیم شدند. پس از اجرای پیش آزمون بر روی گروه آزمایش و کنترل، گروه آزمایشی 8 جلسه آموزش مهارت های زندگی را دریافت نمودند، اما گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکردند. سپس مجدداً آزمون سلامت عمومی گلدبرگ و منبع کنترل بر روی دو گروه آزمایش و کنترل اجرا گردید. نتایج این پژوهش به شرح زیر است:
1) آموزش مهارت های زندگی، سلامت روان آزمودنی ها را بهبود می بخشد.
2) تأثیر آموزش مهارت های زندگی بر منبع کنترل آزمودنی ها معنادار نبوده است.
3) بین سلامت روان و شیوه های مقابله ای و همچنین بین منبع کنترل و شیوه های مقابله ای ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد. اما بین سلامت روان و منبع کنترل ارتباط مثبت و معناداری وجود ندارد.
4) بین سطح تحصیلات مادر، اشتغال مادر و عملکرد تحصیلی دانش آموزان با سلامت روان و شیوه های مقابله ای آنها ارتباط معنی داری وجود دارد.
11ـ طارمیان (1378)، آموزش مهارت های زندگی را بر افزایش سلامت جسمانی و روانی مانند اعتماد به نفس، مقابله با فشارهای محیطی و روانی، کاهش اضطراب و افسردگی، کاهش افکار خودکشی گرایانه، کاهش افت تحصیلی، تقویت ارتباطات بین فردی و رفتارهای سالم و مفید اجتماعی، کاهش سوء مصرف مواد مخدر و پیشگیری از مشکلات روانی، رفتاری و اجتماعی مؤثر قلمداد کرده است. (آقاجانی، 1381).
2) بررسی تحقیقات انجام شده در خارج از کشور
1) تلادو1 و همکاران( 1974) دریافتند که توانایی بیشتر در حل مسأله با افزایش عزت نفس و پایگاه درونی رابطه دارد. ( به نقل از نوری و محمدخانی، 1379).
2) نتایج پژوهشی که اثر آموزش مهارت های زندگی را در زمینه خودآگاهی بررسی نمود، نشان داد که به دنبال این آموزش، دانش آموزان صداقت بیشتر، نوعدوستی بیشتر و پرخاشگری کمتر نشان می دهند. (ویک لانگ2، 1979 به نقل از نوری و محمد خانی، 1379).
3) بوتوین3 و همکاران (1980 تا 1995) ده مقاله مستقل را در مورد تأثیر برنامه آموزش مهارت های زندگی بر کاهش سوء مصرف سیگار، الکل و مواد مخدر در دبیرستان های امریکا انجام دادند، نتایج نشان داد که اجرای این برنامه یک کاهش40 تا80 درصدی را در مصرف سیگار، مواد مخدر و الکل بوجود آورده بود. (به نقل از خاکپور، 1380).
4) بوتوین و همکاران(1980 تا 1984) اثر برنامه آموزش مهارت های زندگی را بر مصرف الکل، سیگار و دارو بررسی نمودند. این برنامه شامل آموزش مهارت های ارتباطی، تصمیم گیری، اضطراب و استرس بود. نتایج نشان داد که آموزش ها در کاهش مصرف سیگار، الکل و دارو مؤثر بوده اند. (به نقل از نوری و محمدخانی، 1379).
5) در بسیاری از بررسی های انجام شده، در زمینه اثر مهارت های زندگی بر عملکرد تحصیلی، از طرح های غیر تجربی استفاده شده است. مثلاً در برنامه آموزش مهارت های
«لایونز کوئست»1 دو تغییر چشم گیر به دست آمد:
1) افزایش اعتماد به نفس کودکان
2) بهبود رابطه معلمان و شاگردان. تمام معلمان و شاگردان شرکت کننده در این طرح از برنامه رضایت داشتند. (کوئست زیر چاپ، به نقل از نوری و محمدخانی، 1379).
6) در مطالعه پارسونز2 و همکاران (1988) در مورد مهارت های زندگی، رابطه معلمان و شاگردان بهتر و رفتار شاگردان در کلاس سازگارانه تر شد.
7) مطالعه دیگری در پرتوریکو نشان داد که پس از اجرای برنامه مهارت های زندگی، غیبت شاگردان از مدرسه کاهش یافت (کوئست چاپ نشده). همچنین بررسی های دیگر نشان داده اند که به دنبال اجرای چنین برنامه هایی، حضور دانش آموزان در مدارس و میانگین نمرات کلاسی آنان افزایش و بدرفتاری آنان کاهش چشمگیری یافت. (نوری و محمدخانی، 1379).
8) در پژوهش مهم دیگری که بر روی 900 دانش آموز در ونزوئلا صورت گرفت، مهارت فکرکردن به کودکان گروه آزمایشی،آموزش داده شد و سپس این افراد با یک گروه کنترل همتا مقایسه شدند.هر دو گروه،در ابتدا و انتهای بررسی،آزمون های هوشی وآزمون های تحصیلی را تکمیل نمودند. نتایج نشان داد که هوش گروه آزمایش،بطور معنادار و رضایت بخشی افزایش یافت، نگرش معلمان نسبت به فرایند آموزش تغییر نمود و علاقه بیشتری به شاگردان نشان دادند.
9 ) پژوهش وسیع تری که روی یک نمونه 24000 نفری صورت گرفت نیز چنین تغییرات معناداری را پس ازاجرای آموزش نشان داد.(گونزالس1،1990به نقل از نوری و محمدخانی، 1379).
10) نتایج پژوهشی نشان داد که پس از آموزش مهارتهای حل مسأله به گروه آزمایشی، اکتساب این مهارت نسبت به گروه کنترل افزایش یافت ( تلادو و همکاران، 1984؛ کاپلان2 و همکاران، 1992 به نقل از نوری و محمدخانی، 1379).
11) آموزش مهارت های زندگی، در برنامه های گوناگون مؤثر و مفید بوده است. مثل برنامه های پیشگیری از سوء مصرف دارو (بوتوین و همکاران، 1984 و 1980؛ پنتر3،
1983)؛ بارداری نوجوانان(زابین4 و همکاران، 1986؛ شینک5،1986)؛ارتقای هوش (گونزالس، 1990)؛ پیشگیری از بی بند و باری جنسی (اولویس6، 1990)؛ پیشگیری از ایدز (سازمان جهانی بهداشت،1994)؛ آموزش صلح (پراتزمن7 و همکاران، 1988) و ارتقای اعتماد به نفس (تکید8، 1990 به نقل از نوری و محمدخانی، 1379).
12) مطالعاتی در زمینه آموزش مهارت های زندگی در مقاطع راهنمایی و متوسطه انجام شد، که نتایج تمامی آن ها حاکی از کاهش میزان مصرف سیگار،الکل و مواد مخدر، افزایش نگرش منفی نسبت به سوء مصرف مواد و افزایش عزت نفس در مهارت های اجتماعی بوده است. (پنتر9 و همکاران، 1988؛ انیسکویچ10 و همکاران، 1990؛ کروتر11 و همکاران، 1991؛
ایگرت1 و همکاران، 1994؛ باکر2 و همکاران، 1995؛ تامپسون و همکاران، 1988). علاوه بر این، برنامه آموزش مهارت های زندگی برای پیشگیری از خودکشی، خشونت و رفتارهای منفی و کاهش افت تحصیلی نیز مورد استفاده قرار گرفته که نتایج حاکی از کاهش میزان اقدام به خودکشی، خشونت و رفتارهای منفی و افت تحصیلی بوده است(الیاس و همکاران، 1991؛ گینر3 و همکاران، 1993؛ لافروم بواز4، 1994؛ ایگرت و همکاران، 1994؛ تامپسون و همکاران، 1998؛ پنتر و همکاران، 1998 به نقل از خاکپور، 1380).
13) یکی از اهداف اصلی برنامه مهارت های زندگی، ارتقاء بهداشت روانی کودکان و نوجوانان است. مطالعات بسیاری در مورد تأثیر برنامه آموزش مهارت های زندگی بر ابعاد مختلف سلامت روان انجام گرفته و نتایج نشان داده است که آموزش این مهارت ها سبب افزایش عزت نفس، بهبود مهارت های اجتماعی و ارتباطات بین فردی، افزایش رفتارهای مثبت اجتماعی و سازگاری اجتماعی، افزایش رضایت سیستم خانوادگی و سازگاری با خانواده، افزایش مهارت حل مسائل شخصی و بین فردی و افزایش مهارت های مقابله ای شده است. (شور5، 1982؛ بوتوین، 1982؛ پارت6، 1985؛ کروتر، 1991؛ الیاس و همکاران، 1991؛ لارسون7، 1992؛ گیلبرت8، 1996 به نقل از خاکپور، 1380).
14) برنامه های پیشگیری مبتنی بر آموزش مهارت های زندگی، بر اساس مطالعات انجام شده بسیار مؤثرتر از گرایش های سنتی است. مثلاً «پری9 و کلدر10» (1992) دریافتند که گرایش های جامع در پیشگیری از سوء مصرف مواد (شامل آموزش مهارت های زندگی برای ارتقای توانائیهای اجتماعی) در به تعویق انداختن شروع مصرف الکل و ماری جوانا بسیار مؤثرتر از گرایش های مبتنی بر ارائه دانش و اطلاعات و گرایش های مبتنی بر رهبری همسالان بوده اند. همچنین «گلین»11 (1989) در مروی بر گرایش های مؤثر در پیشگیری از مصرف سیگار به این نتیجه رسید که آموزش مهارت ها، جزء ضروری برنامه های موفق و مؤثر است ( به نقل از نوری و محمدخانی، 1379).
برچسبها: آموزش مهارتهای زندگی به صورت کاربردی , ostovari
وقت خود را صرف سرزنش کردن اطرافیان خود (به دلیل نقایص یا کمبودهای آنان) نمی کند و به جای آن می کوشد تا اشکالهای خود را رفع کند.
تحقیقات انجام شده در مورد مهارتهای زندگی
میانگین نمره عزت نفس دانش آموزانی که درس مهارت های زندگی را گذرانده بودند، بیشتر از دانش آموزانی بود که درس مذکور را نگذرانده بودند.
1) بررسی تحقیقات انجام شده در داخل ایران
1) نتایج تحقیق شریفی (1372)، نشان می دهد که آموزش مهارت حل مسأله می تواند در بهبودی یا کاهش میزان افسردگی نوجوانان و علائم اختصاصی افسردگی آنان مؤثر باشد، موجب افزایش میزان کفایت شخصی آنها و توانایی ایشان در روابط بین فردی با همسالان گردد.
2) احمدی زاده (1373)، در تحقیق خویش به این نتیجه دست یافت که آموزش مهارت حل مسأله با افزایش شایستگیهای اجتماعی و ارتقاء سطح روابط بین فردی نوجوانان ارتباط قاطع دارد و بر افزایش مفهوم خودِ تحصیلی نوجوانان مؤثر می باشد.
3) پاپیری (1376)، در تحقیق خود 26 نفر از دانش آموزان دختر و پسر را که سابقه اقدام به خودکشی داشتنند، بطور تصادفی انتخاب نمود و به دو گروه آزمایشی و کنترل تقسیم نمود. بعد از 12 جلسه آموزش حل مسأله به دو گروه آزمایشی، این نتایج حاصل شد که آموزش مهارت حل مسأله می تواند در کاهش میزان افسردگی و ناامیدی و بهبود مهارت های مقابله ای نوجوانان اقدام کننده به خودکشی مؤثر باشد.
4) نتایج بررسی اجرای آموزش مهارت های زندگی برای مقاطع چهارم و پنجم ابتدایی در 6 استان کشور (تهران، کرمانشاه، شهرستان های استان تهران، سیستان و بلوچستان، آذربایجان غربی و ایلام) توسط دفتر بهداشت و تغذیه وزارت آموزش و پرورش در سال تحصیلی78-77 نشان داد که در پیش آزمون بین گروه کنترل و آزمایش تفاوت وجود ندارد. اما در مرحله پس آزمون تفاوت معنی داری بین میانگین نمرات دو گروه وجود دارد. همچنین بین تفاوت نمرات دانش آموزان دختر و پسر ارتباط معنی دار وجود دارد و در مقایسه استان ها، استان کرمانشاه بالاترین نتایج را نسبت به استان های دیگر دارد.
5) اسماعیلی (1380)، در پژوهش خود اثر آموزش درس مهارت های زندگی در تعامل با شیوه های فرزند پروری را بر عزت نفس دانش آموزان استان اردبیل مورد بررسی قرار داد. نتایج نشان داد که میانگین نمره عزت نفس دانش آموزانی که درس مهارت های زندگی را گذرانده بودند، بیشتر از دانش آموزانی بود که درس مذکور را نگذرانده بودند. این یافته با نتایج تحقیقات «انجمن روان شناسی آمریکا»1 (1996 و 1994) هم سو بود. بدین معنا که آموزش مهارت های زندگی بر افزایش عزت نفس دانش آموزان تأثیر مثبت دارد. در این پژوهش با مقایسه عزت نفس دختران و پسران، میزان عزت نفس دختران پایین تر از پسران بوده است. بنابراین، نتایج این تحقیق، ضرورت آموزش مهارت های زندگی جهت افزایش عزت نفس دانش آموزان دختر را پیشنهاد می کند.
6) طرح تحقیقاتی تحت عنوان «نقش آموزش مهارت های زندگی و شیوه های مقابله در پیشگیری از مصرف سیگار، حشیش و الکل بین نوجوانان استان هرمزگان» توسط دکتر «سیدمحمدموسوی» پیشنهاد شده است. اهداف این طرح کاهش میزان بروز مصرف سیگار، الکل و حشیش و به تعویق انداختن زمان مصرف آن بین دانش آموزان مقاطع اول و دوم متوسطه با استفاده از آموزش های رهبری شونده توسط گروه همسالان می باشد. نتایج مورد انتظار آن، رشد توانائیهای فردی در مقابله با استرس و حل مشکل، اعتماد به نفس، رشد و بهبود روابط خانوادگی و ارتباط با همسالان، پیشگیری از ترک تحصیل بین دانش آموزان و جلب مشارکت فعال دانش آموزان در جهت آموزش و انتقال آموخته ها می باشد. (آقاجانی، 1381).
7) در پژوهشی که در سال 80 توسط منصور باقری و دکتر هادی بهرامی احسان در رابطه با نقش آموزش مهارتهای زندگی بر دانش و نگرش نسبت به مواد مخدر و عزت نفس دانش آموزان انجام گرفته است، نتایج نشان داد که آموزش مهارت های زندگی به دانش آموزان موجب ایجاد تغییرات معنی دار در دانش، نگرش و عزت نفس آن ها در سطح (p<0/001) شده است ( منابع موجود در دفتر پیشگیری وزارت آموزش و پرورش).
8) در تحقیقی که در سال تحصیلی 82-81 توسط کارشناسی بهداشت و تغذیه آموزش و پرورش شهرستان های استان تهران بر روی 1517 نفر از دانش آموزانی که مهارت های زندگی به آن ها آموزش داده شد، انجام گرفت، نتایج نشان داد که در مرحله پیش آزمون بین دو گروه هیچگونه تفاوت معنی داری وجود ندارد. اما در مرحله پس آزمون میانگین نمرات گروه آزمایشی
تفاوت معنی داری با گروه کنترل نشان داد که حاکی از موفق بودن برنامه آموزش مهارت های زندگی بود (منابع موجود در دفتر بهداشت و تغذیه وزارت آموزش و پرورش).
9) در تحقیقی که توسط خاکپور (1381) در رابطه با شیوه های نوین در پیشگیری و درمان اعتیاد از طریق آموزش مهارت های زندگی، بر روی 242 نفر (121 نفر گروه آزمایش و 121نفر گروه کنترل) انجام شد، نتایج تحقیق نشان داد که اجرای برنامه آموزش مهارت های زندگی اثرات بلند مدتی در پیشگیری از شروع مصرف مواد مخدر و یا گرایش به مواد مخدر را تأیید می نماید. همچنین مشخص گردید که عملکرد تحصیلی دانش آموزان نیز بهبود چشمگیری پیدا کرده است.
10) در تحقیقی که توسط آقاجانی (1381) با عنوان «بررسی تأثیر آموزش مهارت های زندگی بر سلامت روان و منبع کنترل نوجوانان» انجام گردید، نمونه تحقیق 30 دانش آموز بودند که از بین 191 دانش آموز دختر دبیرستانی بالاترین نمره را در آزمون سلامت عمومی گلدبرگ1 و منبع کنترل به دست آوردند و به طور تصادف به دو گروه تقسیم شدند. پس از اجرای پیش آزمون بر روی گروه آزمایش و کنترل، گروه آزمایشی 8 جلسه آموزش مهارت های زندگی را دریافت نمودند، اما گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکردند. سپس مجدداً آزمون سلامت عمومی گلدبرگ و منبع کنترل بر روی دو گروه آزمایش و کنترل اجرا گردید. نتایج این پژوهش به شرح زیر است:
1) آموزش مهارت های زندگی، سلامت روان آزمودنی ها را بهبود می بخشد.
2) تأثیر آموزش مهارت های زندگی بر منبع کنترل آزمودنی ها معنادار نبوده است.
3) بین سلامت روان و شیوه های مقابله ای و همچنین بین منبع کنترل و شیوه های مقابله ای ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد. اما بین سلامت روان و منبع کنترل ارتباط مثبت و معناداری وجود ندارد.
4) بین سطح تحصیلات مادر، اشتغال مادر و عملکرد تحصیلی دانش آموزان با سلامت روان و شیوه های مقابله ای آنها ارتباط معنی داری وجود دارد.
11ـ طارمیان (1378)، آموزش مهارت های زندگی را بر افزایش سلامت جسمانی و روانی مانند اعتماد به نفس، مقابله با فشارهای محیطی و روانی، کاهش اضطراب و افسردگی، کاهش افکار خودکشی گرایانه، کاهش افت تحصیلی، تقویت ارتباطات بین فردی و رفتارهای سالم و مفید اجتماعی، کاهش سوء مصرف مواد مخدر و پیشگیری از مشکلات روانی، رفتاری و اجتماعی مؤثر قلمداد کرده است. (آقاجانی، 1381).
2) بررسی تحقیقات انجام شده در خارج از کشور
1) تلادو1 و همکاران( 1974) دریافتند که توانایی بیشتر در حل مسأله با افزایش عزت نفس و پایگاه درونی رابطه دارد. ( به نقل از نوری و محمدخانی، 1379).
2) نتایج پژوهشی که اثر آموزش مهارت های زندگی را در زمینه خودآگاهی بررسی نمود، نشان داد که به دنبال این آموزش، دانش آموزان صداقت بیشتر، نوعدوستی بیشتر و پرخاشگری کمتر نشان می دهند. (ویک لانگ2، 1979 به نقل از نوری و محمد خانی، 1379).
3) بوتوین3 و همکاران (1980 تا 1995) ده مقاله مستقل را در مورد تأثیر برنامه آموزش مهارت های زندگی بر کاهش سوء مصرف سیگار، الکل و مواد مخدر در دبیرستان های امریکا انجام دادند، نتایج نشان داد که اجرای این برنامه یک کاهش40 تا80 درصدی را در مصرف سیگار، مواد مخدر و الکل بوجود آورده بود. (به نقل از خاکپور، 1380).
4) بوتوین و همکاران(1980 تا 1984) اثر برنامه آموزش مهارت های زندگی را بر مصرف الکل، سیگار و دارو بررسی نمودند. این برنامه شامل آموزش مهارت های ارتباطی، تصمیم گیری، اضطراب و استرس بود. نتایج نشان داد که آموزش ها در کاهش مصرف سیگار، الکل و دارو مؤثر بوده اند. (به نقل از نوری و محمدخانی، 1379).
5) در بسیاری از بررسی های انجام شده، در زمینه اثر مهارت های زندگی بر عملکرد تحصیلی، از طرح های غیر تجربی استفاده شده است. مثلاً در برنامه آموزش مهارت های
«لایونز کوئست»1 دو تغییر چشم گیر به دست آمد:
1) افزایش اعتماد به نفس کودکان
2) بهبود رابطه معلمان و شاگردان. تمام معلمان و شاگردان شرکت کننده در این طرح از برنامه رضایت داشتند. (کوئست زیر چاپ، به نقل از نوری و محمدخانی، 1379).
6) در مطالعه پارسونز2 و همکاران (1988) در مورد مهارت های زندگی، رابطه معلمان و شاگردان بهتر و رفتار شاگردان در کلاس سازگارانه تر شد.
7) مطالعه دیگری در پرتوریکو نشان داد که پس از اجرای برنامه مهارت های زندگی، غیبت شاگردان از مدرسه کاهش یافت (کوئست چاپ نشده). همچنین بررسی های دیگر نشان داده اند که به دنبال اجرای چنین برنامه هایی، حضور دانش آموزان در مدارس و میانگین نمرات کلاسی آنان افزایش و بدرفتاری آنان کاهش چشمگیری یافت. (نوری و محمدخانی، 1379).
8) در پژوهش مهم دیگری که بر روی 900 دانش آموز در ونزوئلا صورت گرفت، مهارت فکرکردن به کودکان گروه آزمایشی،آموزش داده شد و سپس این افراد با یک گروه کنترل همتا مقایسه شدند.هر دو گروه،در ابتدا و انتهای بررسی،آزمون های هوشی وآزمون های تحصیلی را تکمیل نمودند. نتایج نشان داد که هوش گروه آزمایش،بطور معنادار و رضایت بخشی افزایش یافت، نگرش معلمان نسبت به فرایند آموزش تغییر نمود و علاقه بیشتری به شاگردان نشان دادند.
9 ) پژوهش وسیع تری که روی یک نمونه 24000 نفری صورت گرفت نیز چنین تغییرات معناداری را پس ازاجرای آموزش نشان داد.(گونزالس1،1990به نقل از نوری و محمدخانی، 1379).
10) نتایج پژوهشی نشان داد که پس از آموزش مهارتهای حل مسأله به گروه آزمایشی، اکتساب این مهارت نسبت به گروه کنترل افزایش یافت ( تلادو و همکاران، 1984؛ کاپلان2 و همکاران، 1992 به نقل از نوری و محمدخانی، 1379).
11) آموزش مهارت های زندگی، در برنامه های گوناگون مؤثر و مفید بوده است. مثل برنامه های پیشگیری از سوء مصرف دارو (بوتوین و همکاران، 1984 و 1980؛ پنتر3،
1983)؛ بارداری نوجوانان(زابین4 و همکاران، 1986؛ شینک5،1986)؛ارتقای هوش (گونزالس، 1990)؛ پیشگیری از بی بند و باری جنسی (اولویس6، 1990)؛ پیشگیری از ایدز (سازمان جهانی بهداشت،1994)؛ آموزش صلح (پراتزمن7 و همکاران، 1988) و ارتقای اعتماد به نفس (تکید8، 1990 به نقل از نوری و محمدخانی، 1379).
12) مطالعاتی در زمینه آموزش مهارت های زندگی در مقاطع راهنمایی و متوسطه انجام شد، که نتایج تمامی آن ها حاکی از کاهش میزان مصرف سیگار،الکل و مواد مخدر، افزایش نگرش منفی نسبت به سوء مصرف مواد و افزایش عزت نفس در مهارت های اجتماعی بوده است. (پنتر9 و همکاران، 1988؛ انیسکویچ10 و همکاران، 1990؛ کروتر11 و همکاران، 1991؛
ایگرت1 و همکاران، 1994؛ باکر2 و همکاران، 1995؛ تامپسون و همکاران، 1988). علاوه بر این، برنامه آموزش مهارت های زندگی برای پیشگیری از خودکشی، خشونت و رفتارهای منفی و کاهش افت تحصیلی نیز مورد استفاده قرار گرفته که نتایج حاکی از کاهش میزان اقدام به خودکشی، خشونت و رفتارهای منفی و افت تحصیلی بوده است(الیاس و همکاران، 1991؛ گینر3 و همکاران، 1993؛ لافروم بواز4، 1994؛ ایگرت و همکاران، 1994؛ تامپسون و همکاران، 1998؛ پنتر و همکاران، 1998 به نقل از خاکپور، 1380).
13) یکی از اهداف اصلی برنامه مهارت های زندگی، ارتقاء بهداشت روانی کودکان و نوجوانان است. مطالعات بسیاری در مورد تأثیر برنامه آموزش مهارت های زندگی بر ابعاد مختلف سلامت روان انجام گرفته و نتایج نشان داده است که آموزش این مهارت ها سبب افزایش عزت نفس، بهبود مهارت های اجتماعی و ارتباطات بین فردی، افزایش رفتارهای مثبت اجتماعی و سازگاری اجتماعی، افزایش رضایت سیستم خانوادگی و سازگاری با خانواده، افزایش مهارت حل مسائل شخصی و بین فردی و افزایش مهارت های مقابله ای شده است. (شور5، 1982؛ بوتوین، 1982؛ پارت6، 1985؛ کروتر، 1991؛ الیاس و همکاران، 1991؛ لارسون7، 1992؛ گیلبرت8، 1996 به نقل از خاکپور، 1380).
14) برنامه های پیشگیری مبتنی بر آموزش مهارت های زندگی، بر اساس مطالعات انجام شده بسیار مؤثرتر از گرایش های سنتی است. مثلاً «پری9 و کلدر10» (1992) دریافتند که گرایش های جامع در پیشگیری از سوء مصرف مواد (شامل آموزش مهارت های زندگی برای ارتقای توانائیهای اجتماعی) در به تعویق انداختن شروع مصرف الکل و ماری جوانا بسیار مؤثرتر از گرایش های مبتنی بر ارائه دانش و اطلاعات و گرایش های مبتنی بر رهبری همسالان بوده اند. همچنین «گلین»11 (1989) در مروی بر گرایش های مؤثر در پیشگیری از مصرف سیگار به این نتیجه رسید که آموزش مهارت ها، جزء ضروری برنامه های موفق و مؤثر است ( به نقل از نوری و محمدخانی، 1379).
برچسبها: آموزش مهارتهای زندگی به صورت کاربردی , ostovari
تاريخ : پنجشنبه پنجم اردیبهشت ۱۳۹۲ | 14:57 | نویسنده : MOHAMAD HOSSEIN OSTOVARI |